دردناک است...
این نگاه دردناک است!دوست بداری و گمان کنی دوستت دارد!...
در حالی که او یگانه هستی تو باشد و تو...
یکی از هزاران لذت او!...
دل نوشته |
دردناک است...این نگاه دردناک است!دوست بداری و گمان کنی دوستت دارد!... در حالی که او یگانه هستی تو باشد و تو... یکی از هزاران لذت او!... چگونه...چگونه دست دلم را بگیرم و در کنار دلتنگی هایم قدم بزنم در این خیابان که پر از چراغ ها و چشمک ماشینهاست ... نه آقایان مسیر من با شما یکی نیست از سرعت خود نکاهید من آداب دلبری را نمیدانم... [ یک شنبه 8 تير 1393برچسب:من آداب دلبری را نمیدانم, ] [ 16:34 ] [ فاطمه ][ نفرین...دل شکسته ها نفرین هم بکنند، [ شنبه 7 تير 1393برچسب:دل شکسته ها نفرین هم بکنند, ] [ 13:46 ] [ فاطمه ][ ...
[ شنبه 7 تير 1393برچسب:فکری به حال مغزهای فاحشه کن نه حجاب من,, ] [ 8:38 ] [ فاطمه ][ دیگر دیر است...دیگر دیر است! [ جمعه 6 تير 1393برچسب:آرامم بی تو, ] [ 17:29 ] [ فاطمه ][ یکبار...یک بار که تنها بمانی تابلوی وروود ممنوع را به خودت نصب کنی... بیا باور کنیمبیا باور کنیم دنیا، [ جمعه 6 تير 1393برچسب:چقدر با غصه سر کردیم, ] [ 15:43 ] [ فاطمه ][ برو...برو من با خودم و دل شکسته ام کنارخواهم امد... قانع کردن دلم بهتراست ازتمنای عشق ازتو و وجود یخ زده ات [ جمعه 6 تير 1393برچسب:برو من با خودمو دل شکسته ام کنارخواهم امد,,تمنای عشق ازتو و وجود یخ زده ات, ] [ 14:58 ] [ فاطمه ][ باختم...پشت میز قمار دلهره ی عجیبی داشتم برگی حکم داشتم ودیگر هرچه بود ضعیف و پایین بازی شروع شد حاکم او بود و من محکوم همه برگ ها رفتند و سه برگی بیش نماند برگی از جنس وفا رو کرد و من بالاتر آمدم بازی در دست من افتاد عشق آمدم با حکم دلبری برید و حکم آمد از جنس چشم سیاهش زندگی حکم پایین من بود و باختم... [ جمعه 6 تير 1393برچسب:پشت میز قمار دلهره ی عجیبی داشتم,بازی شروع شد,حاکم او بود و من محکوم,برگی از جنس وفا رو کرد,بازی در دست من افتاد,حکم آمد از جنس چشم سیاهش,, ] [ 11:25 ] [ فاطمه ][ تاواناین روزها دوره ی گرگهاست مهربان که باشی!!! می پندارند دشمنی.... گرگ که باشی.... خیالشان راحت می شود که از خودشانی! ماتاوان گرگ نبودنمان را می دهیم [ جمعه 6 تير 1393برچسب:گرگ که باشی, این روزها,دوره گرگهاست, تاوان گرگ نبودن, ] [ 11:19 ] [ فاطمه ][
|
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |