نمیدونم چرا همچین که یه نفر از چشمم میوفته
.یکی دیگه میره تو چشام!!!!!!!!!!!!!!!
استراحت نداریم که!
....................
میدونید آدم از چی میسوزه؟؟؟؟!!!!!
ازچیزی که داغ باشه.....بخدااااا.....
والا همش که نباید پست غم وغصه باشه!!!!!!
دل نوشته |
....................
ماهه من...ماهه من غصه نخور زندگی جذر و مد داره
افسوسافسوس... افسوس کسی نیست گذشته های پرملالم را از من بگیرد واینده پراز شادی به قلبم هدیه بدهد افسوس کسی نیست تا بار فراق جدایی را از دوش من بردارد وکوله باری از محبت خویش راجایگزین ان کند افسوس کسی نیست ازمن بخواهد که ناگفته های قلبم را که عمریست خاک خورده سینه ام شده برایش بازگو کنم ودر پاسخ عشق بی پایانش را نثار قلب بیمارم کند بیا باور کنیم...بیا باور کنیم دنیا، خسته امخسته ام از این دنیا [ سه شنبه 1 ارديبهشت 1394برچسب:خسته ام از این دنیا,تموم ارزوها,بغض و هق هق وگریه,تنهایی و بی کسی, ] [ 11:35 ] [ فاطمه ][ دردناک است...این نگاه دردناک است!دوست بداری و گمان کنی دوستت دارد!... در حالی که او یگانه هستی تو باشد و تو... یکی از هزاران لذت او!... چگونه...چگونه دست دلم را بگیرم و در کنار دلتنگی هایم قدم بزنم در این خیابان که پر از چراغ ها و چشمک ماشینهاست ... نه آقایان مسیر من با شما یکی نیست از سرعت خود نکاهید من آداب دلبری را نمیدانم... [ یک شنبه 8 تير 1393برچسب:من آداب دلبری را نمیدانم, ] [ 16:34 ] [ فاطمه ][ نفرین...دل شکسته ها نفرین هم بکنند، [ شنبه 7 تير 1393برچسب:دل شکسته ها نفرین هم بکنند, ] [ 13:46 ] [ فاطمه ][ ...
[ شنبه 7 تير 1393برچسب:فکری به حال مغزهای فاحشه کن نه حجاب من,, ] [ 8:38 ] [ فاطمه ][ دیگر دیر است...دیگر دیر است! [ جمعه 6 تير 1393برچسب:آرامم بی تو, ] [ 17:29 ] [ فاطمه ][ یکبار...یک بار که تنها بمانی تابلوی وروود ممنوع را به خودت نصب کنی... بیا باور کنیمبیا باور کنیم دنیا، [ جمعه 6 تير 1393برچسب:چقدر با غصه سر کردیم, ] [ 15:43 ] [ فاطمه ][ برو...برو من با خودم و دل شکسته ام کنارخواهم امد... قانع کردن دلم بهتراست ازتمنای عشق ازتو و وجود یخ زده ات [ جمعه 6 تير 1393برچسب:برو من با خودمو دل شکسته ام کنارخواهم امد,,تمنای عشق ازتو و وجود یخ زده ات, ] [ 14:58 ] [ فاطمه ][ باختم...پشت میز قمار دلهره ی عجیبی داشتم برگی حکم داشتم ودیگر هرچه بود ضعیف و پایین بازی شروع شد حاکم او بود و من محکوم همه برگ ها رفتند و سه برگی بیش نماند برگی از جنس وفا رو کرد و من بالاتر آمدم بازی در دست من افتاد عشق آمدم با حکم دلبری برید و حکم آمد از جنس چشم سیاهش زندگی حکم پایین من بود و باختم... [ جمعه 6 تير 1393برچسب:پشت میز قمار دلهره ی عجیبی داشتم,بازی شروع شد,حاکم او بود و من محکوم,برگی از جنس وفا رو کرد,بازی در دست من افتاد,حکم آمد از جنس چشم سیاهش,, ] [ 11:25 ] [ فاطمه ][ تاواناین روزها دوره ی گرگهاست مهربان که باشی!!! می پندارند دشمنی.... گرگ که باشی.... خیالشان راحت می شود که از خودشانی! ماتاوان گرگ نبودنمان را می دهیم [ جمعه 6 تير 1393برچسب:گرگ که باشی, این روزها,دوره گرگهاست, تاوان گرگ نبودن, ] [ 11:19 ] [ فاطمه ][
صفحه قبل 1 صفحه بعد
|
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |